معنی فارسی chloremia

B2

حالت پزشکی که در آن سطح کلر در خون بالا می‌رود.

An elevated level of chloride in the blood.

example
معنی(example):

کلرمی یک علامت از کمبود آب بدن می‌تواند باشد.

مثال:

Chloremia can be a sign of dehydration.

معنی(example):

پزشکان سطح کلرمی را در بیماران تحت نظر قرار می‌دهند.

مثال:

Doctors monitor chloremia levels in patients.

معنی فارسی کلمه chloremia

: معنی chloremia به فارسی

حالت پزشکی که در آن سطح کلر در خون بالا می‌رود.