معنی فارسی choirgirl
A2دختر جوانی که در یک گروه کُر یا جمع خوانی شرکت میکند و معمولاً در مراسمهای مذهبی و فرهنگی به آواز میخواند.
A young girl who sings in a choir, typically associated with a religious or music group.
- noun
noun
معنی(noun):
A girl who sings in a choir.
example
معنی(example):
دختر خواننده در کنسرت به طرز زیبایی خواند.
مثال:
The choirgirl sang beautifully during the concert.
معنی(example):
هر یکشنبه، دختر خواننده با گروهش تمرین می کند.
مثال:
Every Sunday, the choirgirl practices with her group.
معنی فارسی کلمه choirgirl
:
دختر جوانی که در یک گروه کُر یا جمع خوانی شرکت میکند و معمولاً در مراسمهای مذهبی و فرهنگی به آواز میخواند.