معنی فارسی choirmaster
B1شخصی که مسئولیت کلی رهبری و مدیریت یک گروه کُر را بر عهده دارد و به تدریس و تمرین آوازها میپردازد.
The person in charge of directing a choir, overseeing rehearsals and performances.
- noun
noun
معنی(noun):
The musical director of a choir, who conducts performances and supervises rehearsal
example
معنی(example):
رهبر گروه خوانندگان، گروه را برای اجرای سالیانه آماده کرد.
مثال:
The choirmaster prepared the choir for the annual performance.
معنی(example):
به عنوان یک رهبر گروه، او باید حس خوبی از موسیقی داشته باشد.
مثال:
As a choirmaster, he should have a good sense of music.
معنی فارسی کلمه choirmaster
:
شخصی که مسئولیت کلی رهبری و مدیریت یک گروه کُر را بر عهده دارد و به تدریس و تمرین آوازها میپردازد.