معنی فارسی cholalic

B1

وضعیتی که به ترشح صفرا یا مشکلات مرتبط با آن اشاره دارد.

Pertaining to or marked by the presence of bile in the body.

example
معنی(example):

وضعیت چولایک می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات سلامت کبد باشد.

مثال:

The cholalic state can indicate liver health issues.

معنی(example):

پژوهشگران وضعیت‌های چولایک را در پزشکی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study cholalic conditions in medicine.

معنی فارسی کلمه cholalic

: معنی cholalic به فارسی

وضعیتی که به ترشح صفرا یا مشکلات مرتبط با آن اشاره دارد.