معنی فارسی cholagogic
B1درمانی که به ترشح صفرا از کبد کمک میکند.
Referring to substances that promote the discharge of bile from the liver.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اعشاب کلاگوگیک میتوانند در هضم کمک کنند.
مثال:
Cholagogic herbs can aid in digestion.
معنی(example):
پزشک درمانهای کلاگوگیک را برای بیمار توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended cholagogic treatments for the patient.
معنی فارسی کلمه cholagogic
:
درمانی که به ترشح صفرا از کبد کمک میکند.