معنی فارسی chopfallen
B1برگها یا اجزای گیاهی که به زمین افتادهاند.
Leaves or plant parts that have fallen to the ground.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Chapfallen
example
معنی(example):
برگهای چپه افتاده در پاییز زمین را پوشانده بودند.
مثال:
The chopfallen leaves covered the ground in autumn.
معنی(example):
او در حین پیادهروی برگهای چپه افتاده را لگد کرد.
مثال:
He kicked the chopfallen leaves as he walked.
معنی فارسی کلمه chopfallen
:
برگها یا اجزای گیاهی که به زمین افتادهاند.