معنی فارسی chromoprotein
B2پروتئین‌هایی که از رنگدانه‌های طبیعی تشکیل شده‌اند و در فرایندهای زیستی مختلف شرکت دارند.
Proteins that include color-producing pigments, participating in various biological functions.
- NOUN
example
معنی(example):
کروموپروتئین‌ها پروتئین‌هایی هستند که حاوی رنگدانه‌های تولید کننده رنگ می‌باشند.
مثال:
Chromoproteins are proteins that contain color-producing pigments.
معنی(example):
بسیاری از کروموپروتئین‌ها در فرایندهای بیولوژیکی مهم نقش دارند.
مثال:
Many chromoproteins are involved in important biological processes.
معنی فارسی کلمه chromoprotein
:
پروتئین‌هایی که از رنگدانه‌های طبیعی تشکیل شده‌اند و در فرایندهای زیستی مختلف شرکت دارند.
