معنی فارسی chronical

B1

تاریخ‌نگاری، نوشته‌ای که وقایع تاریخی را به ترتیب زمان ثبت می‌کند.

A factual written account of important or historical events in the order of their occurrence.

example
معنی(example):

این کتاب یک تاریخ‌نگاری از رویدادهایی است که شهر را شکل داده است.

مثال:

The book is a chronicle of the events that shaped the city.

معنی(example):

بسیاری از افراد از خواندن تاریخ‌نگاری‌های تاریخی لذت می‌برند.

مثال:

Many people enjoy reading historical chronicles.

معنی فارسی کلمه chronical

: معنی chronical به فارسی

تاریخ‌نگاری، نوشته‌ای که وقایع تاریخی را به ترتیب زمان ثبت می‌کند.