معنی فارسی chronobarometer
B2کرونوبارومتر، وسیلهای برای اندازهگیری و ثبت فشار جوی در طول زمان.
An instrument for measuring atmospheric pressure and its changes over a specific period.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کرونوبارومتر فشار جوی را در طول زمان اندازهگیری میکند.
مثال:
A chronobarometer measures atmospheric pressure over time.
معنی(example):
دانشمند از کرونوبارومتر برای بررسی تغییرات اقلیمی استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a chronobarometer to study climate changes.
معنی فارسی کلمه chronobarometer
:
کرونوبارومتر، وسیلهای برای اندازهگیری و ثبت فشار جوی در طول زمان.