معنی فارسی chronogenetic

C1

کرونوژنتیک به بررسی ارتباط بین زمان و تحولات تاریخی پرداخته و به معنای رشد زمانی است.

Relating to the genetic processes influenced by time.

example
معنی(example):

دیدگاه کرونوژنتیک به تجزیه و تحلیل تغییرات تاریخی کمک می‌کند.

مثال:

The chronogenetic perspective helps to analyze historical changes.

معنی(example):

نظریه‌های کرونوژنتیک بینش‌هایی درباره چگونگی پیشرفت زمان‌بندی‌ها ارائه می‌دهند.

مثال:

Chronogenetic theories provide insights into how timelines evolve.

معنی فارسی کلمه chronogenetic

: معنی chronogenetic به فارسی

کرونوژنتیک به بررسی ارتباط بین زمان و تحولات تاریخی پرداخته و به معنای رشد زمانی است.