معنی فارسی chronogram
B1کرونوگرام نمایشگری از تاریخهای مهم یا رویدادها به همراه زمان مربوطه است.
A representation of historical events in relation to time.
- NOUN
example
معنی(example):
کرونوگرام تاریخهای مهم تاریخی را نشان میدهد.
مثال:
The chronogram shows significant historical dates.
معنی(example):
ما یک کرونوگرام ایجاد کردیم تا زمانبندی رویدادها را بصریسازی کنیم.
مثال:
We created a chronogram to visualize the timeline of events.
معنی فارسی کلمه chronogram
:
کرونوگرام نمایشگری از تاریخهای مهم یا رویدادها به همراه زمان مربوطه است.