معنی فارسی chronologize
B1زمانبندی کردن، به معنی مرتب کردن رویدادها بر اساس تاریخ و زمان وقوع آنها.
To arrange events in the order of their occurrence.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند رویدادهای سال گذشته را زمانبندی کنند.
مثال:
They decided to chronologize the events of the past year.
معنی(example):
زمانبندی کردن به معنی مرتبسازی رویدادها به ترتیب وقوع آنهاست.
مثال:
To chronologize means to arrange events in the order they occurred.
معنی فارسی کلمه chronologize
:
زمانبندی کردن، به معنی مرتب کردن رویدادها بر اساس تاریخ و زمان وقوع آنها.