معنی فارسی chuckhole

A2

چاله یا فرورفتگی در سطح جاده که معمولاً به دلیل خراب شدن آن ایجاد می‌شود.

A hole or depression in a road surface, typically caused by wear or damage.

noun
معنی(noun):

A pothole.

example
معنی(example):

جاده پر از چاله‌ها بود و رانندگی را دشوار می‌کرد.

مثال:

The road was full of chuckholes, making it hard to drive.

معنی(example):

مراقب چاله‌ها باشید وقتی که با دوچرخه سواری می‌کنید.

مثال:

Watch out for chuckholes when riding your bike.

معنی فارسی کلمه chuckhole

: معنی chuckhole به فارسی

چاله یا فرورفتگی در سطح جاده که معمولاً به دلیل خراب شدن آن ایجاد می‌شود.