معنی فارسی chung
B1محل یا ناحیهای از یک شهر که معمولاً پر رفت و آمد است.
A place or area in a town that is usually bustling with activity.
- NOUN
example
معنی(example):
محله چونگ شهر بسیار شاداب بود.
مثال:
The chung of the town was very lively.
معنی(example):
ما در سفرمان به چونگ رفتیم.
مثال:
We visited the chung during our trip.
معنی فارسی کلمه chung
:
محل یا ناحیهای از یک شهر که معمولاً پر رفت و آمد است.