معنی فارسی churchshot

B1

مجوز یا اعتبار مالی که به شخصی داده می‌شود تا برای هزینه‌های کلیسای محلی استفاده کند.

A grant or allowance given for specific church-related expenses.

example
معنی(example):

او مجوز کلیسا را برای کمک به هزینه‌های کلیسا دریافت کرد.

مثال:

He was granted a churchshot to help with the church's expenses.

معنی(example):

مجوز کلیسا کمک مالی بسیار مورد نیازی را ارائه داد.

مثال:

The churchshot provided much-needed financial aid.

معنی فارسی کلمه churchshot

: معنی churchshot به فارسی

مجوز یا اعتبار مالی که به شخصی داده می‌شود تا برای هزینه‌های کلیسای محلی استفاده کند.