معنی فارسی cicatrizate
B1زخم ترمیم شدن؛ فرایند بهبود و ترمیم زخمها.
To form a scar or to heal a wound.
- VERB
example
معنی(example):
بدن میتواند زخمها را به طور طبیعی در طول زمان ترمیم کند.
مثال:
The body can cicatrizate wounds naturally over time.
معنی(example):
برخی از داروها به بهبود سریعتر پوست کمک میکنند.
مثال:
Some medications help cicatrizate the skin more effectively.
معنی فارسی کلمه cicatrizate
:
زخم ترمیم شدن؛ فرایند بهبود و ترمیم زخمها.