معنی فارسی ciliated
B2دارای مژکها، به خصوص در اشاره به سلولها یا بافتها که مژکهای حرکتی دارند.
Having cilia; characterized by the presence of hair-like structures that aid in movement or sensation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پوشش اپیتلیومی مژکدار به حرکت ذرات از ریهها کمک میکند.
مثال:
The ciliated epithelium helps move particles out of the lungs.
معنی(example):
سلولهای مژکدار برای سلامت تنفسی اهمیت دارند.
مثال:
Ciliated cells are important for respiratory health.
معنی فارسی کلمه ciliated
:
دارای مژکها، به خصوص در اشاره به سلولها یا بافتها که مژکهای حرکتی دارند.