معنی فارسی circumspect
B2 /ˈsɝ.kəm.spɛkt/محتاط، کسی که قبل از اقدام با دقت فکر می‌کند و خطرات را در نظر می‌گیرد.
Wary and unwilling to take risks; cautious.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Carefully aware of all circumstances; considerate of all that is pertinent.
مثال:
Being aware of the danger of upsetting her audience, she was somewhat circumspect in her comments.
example
معنی(example):
یک فرد محتاط به دقت گزینه‌های خود را قبل از اتخاذ تصمیم‌ها می‌سنجد.
مثال:
A circumspect person carefully considers their options before making decisions.
معنی(example):
محتاط بودن در مذاکرات اهمیت دارد.
مثال:
Being circumspect is important in negotiations.
معنی فارسی کلمه circumspect
:
محتاط، کسی که قبل از اقدام با دقت فکر می‌کند و خطرات را در نظر می‌گیرد.
