معنی فارسی citizenism
B2شهروندگرایی، باور یا نظریهای که بر حقوق و وظایف شهروندان تأکید دارد.
A doctrine or belief that emphasizes the rights and responsibilities of citizens.
- NOUN
example
معنی(example):
شهروندگرایی حقوق و مسئولیتهای همه شهروندان را ترویج میدهد.
مثال:
Citizenism promotes the rights and responsibilities of all citizens.
معنی(example):
ایدئولوژی شهروندگرایی بر مشارکت مدنی تأکید دارد.
مثال:
The ideology of citizenism focuses on civic engagement.
معنی فارسی کلمه citizenism
:
شهروندگرایی، باور یا نظریهای که بر حقوق و وظایف شهروندان تأکید دارد.