معنی فارسی citizenized

B1

شهروند شده، وضعیتی که در آن فرد به عنوان یک شهروند شناخته می‌شود.

Having been granted citizenship; recognized as a citizen.

example
معنی(example):

زمانی که آنها شهروند شدند، می‌توانستند در انتخابات شرکت کنند.

مثال:

Once they were citizenized, they could participate in the elections.

معنی(example):

این برنامه سال گذشته موفق به شهروند کردن بسیاری از پناهندگان شد.

مثال:

The program successfully citizenized many refugees last year.

معنی فارسی کلمه citizenized

: معنی citizenized به فارسی

شهروند شده، وضعیتی که در آن فرد به عنوان یک شهروند شناخته می‌شود.