معنی فارسی civically
B1به معنای مشارکت در امور اجتماعی و عمومی به شیوهای مسئولانه و فعال.
In a manner relating to a citizen's duties and responsibilities within a community.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور مدنی در رویدادهای جامعه خود شرکت میکند.
مثال:
He participates civically in his community events.
معنی(example):
شهروندان درگیر امور مدنی اغلب در جلسات شورای شهر شرکت میکنند.
مثال:
Civically engaged citizens often attend town hall meetings.
معنی فارسی کلمه civically
:
به معنای مشارکت در امور اجتماعی و عمومی به شیوهای مسئولانه و فعال.