معنی فارسی civy
B1لباس غیرنظامی، به ویژه در مقایسه با لباس نظامی.
Of or relating to civilian dress, as opposed to military uniforms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در این رویداد کت و شلوار غیرنظامی پوشیده بود.
مثال:
He wore a civy suit to the event.
معنی(example):
لباس غیرنظامی به او ظاهری غیررسمی داد.
مثال:
The civy attire gave him a casual look.
معنی فارسی کلمه civy
:
لباس غیرنظامی، به ویژه در مقایسه با لباس نظامی.