معنی فارسی civilest

B1

صفتی برای توصیف شخصی که بسیار باوقار و مؤدب است.

The superlative form of civil, indicating the highest degree of politeness.

example
معنی(example):

در میان همه، او مؤدب‌ترین در رویداد بود.

مثال:

Among all, she was the civilest at the event.

معنی(example):

رفتار مؤدبانه او بسیاری از دوستان را برایش به ارمغان آورد.

مثال:

His civilest behavior won him many friends.

معنی فارسی کلمه civilest

: معنی civilest به فارسی

صفتی برای توصیف شخصی که بسیار باوقار و مؤدب است.