معنی فارسی clackers
B1ابزارهای صوتی که میتوان با آنها صدا تولید کرد، معمولاً در اسباببازیها.
Sound-making devices that can be used in toys or games, typically producing a clacking sound.
- NOUN
example
معنی(example):
بچهها از بازی با کلکرهایشان لذت بردند.
مثال:
The kids enjoyed playing with their clackers.
معنی(example):
کلکرها میتوانند سرگرمکننده باشند اما باید با احتیاط استفاده شوند.
مثال:
Clackers can be fun but should be used carefully.
معنی فارسی کلمه clackers
:
ابزارهای صوتی که میتوان با آنها صدا تولید کرد، معمولاً در اسباببازیها.