معنی فارسی clair

B1

نامی که معمولاً به فردی با توانایی‌های خاص مثل پیش‌بینی یا درک عمیق احساسات نسبت داده می‌شود.

A name often associated with individuals who have special abilities, such as intuition or emotional insight.

example
معنی(example):

کلیر در درک احساسات مردم استعداد دارد.

مثال:

Clair has a talent for understanding people's emotions.

معنی(example):

بسیاری بر این باورند که کلیر می‌تواند آینده را پیش‌بینی کند.

مثال:

Many believe Clair can predict the future.

معنی فارسی کلمه clair

: معنی clair به فارسی

نامی که معمولاً به فردی با توانایی‌های خاص مثل پیش‌بینی یا درک عمیق احساسات نسبت داده می‌شود.