معنی فارسی clake

B1

تغییر دادن یا بازنگری در یک برنامه یا طرح.

To modify or alter a plan or scheme.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت برنامه‌هایش را برای تعطیلات آخر هفته تغییر دهد.

مثال:

He decided to clake his plans for the weekend.

معنی(example):

آنها پس از چندین بحث، پروژه را تغییر دادند.

مثال:

They claked the project after several discussions.

معنی فارسی کلمه clake

: معنی clake به فارسی

تغییر دادن یا بازنگری در یک برنامه یا طرح.