معنی فارسی clamorer

B1

شخصی که با جیغ و فریاد خواسته‌هایش را مطرح می‌کند و معمولاً باعث اختلال در بحث می‌شود.

A person who shouts or demands loudly, often causing disruption.

example
معنی(example):

جنجال‌کننده سخنران را با خواسته‌های بلندش قطع کرد.

مثال:

The clamorer interrupted the speaker with loud demands.

معنی(example):

جنجال‌کنندگان اغلب جلسات عمومی را مختل می‌کنند.

مثال:

Clamorers often disrupt public meetings.

معنی فارسی کلمه clamorer

: معنی clamorer به فارسی

شخصی که با جیغ و فریاد خواسته‌هایش را مطرح می‌کند و معمولاً باعث اختلال در بحث می‌شود.