معنی فارسی clangorous
B2خوش صدا و ناهنجار، به صدای بلندی اشاره دارد که اذیتکننده باشد.
Making a loud, harsh sound; characterized by noise.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Making a clangor.
example
معنی(example):
صدای زنگ خشن از دور شنیده میشد.
مثال:
The clangorous sound of the bell could be heard from afar.
معنی(example):
او موسیقی خشن را بیش از حد بلند برای لذت بردن یافت.
مثال:
He found the clangorous music too loud to enjoy.
معنی فارسی کلمه clangorous
:
خوش صدا و ناهنجار، به صدای بلندی اشاره دارد که اذیتکننده باشد.