معنی فارسی clatty
B1به صدای زنگدار یا پرتکراری اشاره دارد که معمولاً آزاردهنده است.
Describing a loud, clattering noise.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A shabby, slovenly person.
adjective
معنی(adjective):
Shabby, dirty, greasy.
example
معنی(example):
صدای کلاوتی از محل ساختوساز آزاردهنده بود.
مثال:
The clatty noise from the construction site was annoying.
معنی(example):
او برای جلب توجه همه، صداهای کلاوتی ایجاد کرد.
مثال:
He made clatty sounds to get everyone's attention.
معنی فارسی کلمه clatty
:
به صدای زنگدار یا پرتکراری اشاره دارد که معمولاً آزاردهنده است.