معنی فارسی clavial

B2

کلاویال، مربوط به ساختار یا استخوان‌هایی که به ناحیه کلاویکول مربوط می‌شود.

Related to the structure of the clavicle in anatomy.

example
معنی(example):

ساختار کلاویال در آناتومی مهم است.

مثال:

The clavial structure is important in anatomy.

معنی(example):

پزشکان برای تشخیص صحیح، استخوان‌های کلاویال را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Doctors study the clavial bones for proper diagnosis.

معنی فارسی کلمه clavial

: معنی clavial به فارسی

کلاویال، مربوط به ساختار یا استخوان‌هایی که به ناحیه کلاویکول مربوط می‌شود.