معنی فارسی cleanliest
B1تمیزترین صفت عالی است که به معنای بالاترین درجه تمیزی در مقایسه با دیگران است.
Superlative form of clean, indicating the highest degree of cleanliness.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Being habitually clean, practising good hygiene.
معنی(adjective):
Cleansing; fitted to remove moisture; dirt, etc.
معنی(adjective):
Adroit; dexterous; artful.
example
معنی(example):
در میان تمام اتاق‌ها، این اتاق تمیزترین است.
مثال:
Among all the rooms, this one is the cleanliest.
معنی(example):
او آشپزخانه‌اش را تمیزترین در خانه نگه می‌دارد.
مثال:
She keeps her kitchen the cleanliest in the house.
معنی فارسی کلمه cleanliest
:
تمیزترین صفت عالی است که به معنای بالاترین درجه تمیزی در مقایسه با دیگران است.
