معنی فارسی clearminded

B2

روشن‌فکر، فردی که دارای تفکر شفاف و بدون سردرگمی است.

Having a clear and rational mind; free from confusion or doubt.

example
معنی(example):

او با نگرش روشن فکری به مشکل نزدیک شد.

مثال:

She approached the problem with a clearminded attitude.

معنی(example):

برای تصمیم‌گیری‌های خوب، نیاز به روشن‌فکری دارید.

مثال:

To make good decisions, you need to be clearminded.

معنی فارسی کلمه clearminded

: معنی clearminded به فارسی

روشن‌فکر، فردی که دارای تفکر شفاف و بدون سردرگمی است.