معنی فارسی clerklier
B1برخی از ویژگیهای بیشتری را که به کارمندان اختصاص دارد نشان میدهد.
More characteristic of a clerk.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش او حتی از قبل کارمندیتر شده بود.
مثال:
His approach was even clerklier than before.
معنی(example):
طرز رفتار کارمندیتر در مدارک مشهود بود.
مثال:
The clerklier attitude was evident in the paperwork.
معنی فارسی کلمه clerklier
:
برخی از ویژگیهای بیشتری را که به کارمندان اختصاص دارد نشان میدهد.