معنی فارسی clerkliest
B1بیشترین ویژگیهای کارمندی را نشان میدهد.
Most characteristic of a clerk.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در دفتر، رسمیترین شیوه را دارد.
مثال:
She has the clerkliest style in the office.
معنی(example):
رفتار رسمیترین او با محیط رسمی هماهنگ بود.
مثال:
His clerkliest behavior suited the formal setting.
معنی فارسی کلمه clerkliest
:
بیشترین ویژگیهای کارمندی را نشان میدهد.