معنی فارسی clinamina

B1

کلینامینا به واحدهای کوچکی اشاره دارد که در زمینه‌های مختلف علمی به کار می‌روند.

A term used to describe small units or components in various scientific contexts.

example
معنی(example):

کلینامینا غالباً در ژنتیک مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

مثال:

Clinamina are often studied in genetics.

معنی(example):

این کلینامینا بینش‌هایی درباره فرآیندهای تکاملی ارائه می‌دهند.

مثال:

These clinamina provide insights into evolutionary processes.

معنی فارسی کلمه clinamina

: معنی clinamina به فارسی

کلینامینا به واحدهای کوچکی اشاره دارد که در زمینه‌های مختلف علمی به کار می‌روند.