معنی فارسی clinopinacoid
B1کلینوپیناکوئید، صفحهای در بلورشناسی که نشاندهنده تقارن خاصی است.
A type of plane in crystallography that exhibits a specific symmetry.
- NOUN
example
معنی(example):
کلینوپیناکوئید یک صفحه تقارن در ساختارهای بلوری است.
مثال:
A clinopinacoid is a plane of symmetry in crystal structures.
معنی(example):
زمینشناسان کلینوپیناکوئیدها را برای درک تشکیلهای معدنی مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study clinopinacoids to understand mineral formations.
معنی فارسی کلمه clinopinacoid
:
کلینوپیناکوئید، صفحهای در بلورشناسی که نشاندهنده تقارن خاصی است.