معنی فارسی clitella

B2

ساختارهایی در برخی از کرم‌ها که به تولید مثل کمک می‌کنند.

Structures in certain worms that assist in reproduction.

example
معنی(example):

کلیتلا برای تولید مثل در برخی کرم‌ها مهم هستند.

مثال:

The clitella are important for reproduction in certain worms.

معنی(example):

محققان کلیتلا را برای درک عملکردشان مورد مطالعه قرار دادند.

مثال:

Researchers studied the clitella to understand their function.

معنی فارسی کلمه clitella

: معنی clitella به فارسی

ساختارهایی در برخی از کرم‌ها که به تولید مثل کمک می‌کنند.