معنی فارسی clivus

B2

در اصطلاح پزشکی، به ناحیه‌ای در جمجمه اطلاق می‌شود.

A term used in anatomy referring to a region of the skull.

example
معنی(example):

کلیوس بخش‌هایی از جمجمه را متصل می‌کند.

مثال:

The clivus connects parts of the skull.

معنی(example):

درک کلیوس برای جراحی‌های جمجمه مهم است.

مثال:

Understanding the clivus is important for skull surgeries.

معنی فارسی کلمه clivus

: معنی clivus به فارسی

در اصطلاح پزشکی، به ناحیه‌ای در جمجمه اطلاق می‌شود.