معنی فارسی clo
B1clo به معنای پوشش یا لباسی است که در یک موقعیت خاص پوشیده میشود.
An article of clothing or garment.
- NOUN
example
معنی(example):
clo اتاق باید راحت باشد.
مثال:
The clo of the room should be comfortable.
معنی(example):
او برای رویداد یک clo زیبا پوشید.
مثال:
She wore a beautiful clo for the event.
معنی فارسی کلمه clo
:
clo به معنای پوشش یا لباسی است که در یک موقعیت خاص پوشیده میشود.