معنی فارسی clocher

B1

کلاشر، برج یا گنبدی که معمولاً بر روی کلیساها قرار دارد و نمای شهر را زیباتر می‌کند.

A steeple or bell tower, especially one found on churches, that serves as a town's landmark.

example
معنی(example):

کلاشر نماد شهر بود.

مثال:

The clocher was a landmark of the town.

معنی(example):

گردشگران عاشق عکس گرفتن از کلاشر قدیمی بودند.

مثال:

Tourists loved to take pictures of the old clocher.

معنی فارسی کلمه clocher

: معنی clocher به فارسی

کلاشر، برج یا گنبدی که معمولاً بر روی کلیساها قرار دارد و نمای شهر را زیباتر می‌کند.