معنی فارسی clochette
B1کلشت، زنگ کوچکی که عموماً به صدا درمیآید و برای جلب توجه یا نشان دادن حضور استفاده میشود.
A small bell that jingles, often used to signal presence or for decorative purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
کلشت به آرامی زنگ زد وقتی او در را باز کرد.
مثال:
The clochette tinkled gently as she opened the door.
معنی(example):
او یک کلشت به دوچرخهاش اضافه کرد برای ایمنی.
مثال:
He attached a clochette to his bicycle for safety.
معنی فارسی کلمه clochette
:
کلشت، زنگ کوچکی که عموماً به صدا درمیآید و برای جلب توجه یا نشان دادن حضور استفاده میشود.