معنی فارسی clockworks
B2قسمتهای داخلی ساعت که موجب حرکت عقربهها میشود.
The inner mechanisms of a clock that regulate its timekeeping.
- NOUN
example
معنی(example):
قسمتهای ساعتسازی ساعت عتیقه پیچیدهاند.
مثال:
The clockworks of the antique watch are intricate.
معنی(example):
او قسمتهای ساعتسازی را بررسی کرد تا بفهمد چگونه کار میکند.
مثال:
He studied the clockworks to understand how it functions.
معنی فارسی کلمه clockworks
:
قسمتهای داخلی ساعت که موجب حرکت عقربهها میشود.