معنی فارسی cloggier

B1

مسدودتر، وضعیتی که در آن یک مسیر یا جریان به طور خاص دارای انسداد بیشتری باشد.

Having more obstructions or blockages, making movement difficult.

adjective
معنی(adjective):

Tending to cause clogging due to its texture; lumpy; sticky.

معنی(adjective):

Somewhat clogged or impeded.

مثال:

a cloggy throat

example
معنی(example):

این باتلاق نسبت به سایر مسیرها خیلی مسدودتر است.

مثال:

This bog feels much cloggier than the other paths.

معنی(example):

رودخانه بعد از بارش‌های سنگین، خیلی مسدودتر است.

مثال:

The river is cloggier after the heavy rains.

معنی فارسی کلمه cloggier

: معنی cloggier به فارسی

مسدودتر، وضعیتی که در آن یک مسیر یا جریان به طور خاص دارای انسداد بیشتری باشد.