معنی فارسی cloisonnism
C2کلوزونیسم، سبکی در هنر که تأکید بر استفاده از بخشهای مجزا و رنگهای واضح دارد.
An artistic style characterized by the use of distinct, clearly defined areas of color.
- NOUN
example
معنی(example):
کلوزونیسم سبک محبوبی در میان هنرمندان مدرن است.
مثال:
Cloisonnism is a popular style among modern artists.
معنی(example):
این نقاشی اصول کلوزونیسم را به طرز زیبایی نشان میدهد.
مثال:
This painting embodies the principles of cloisonnism beautifully.
معنی فارسی کلمه cloisonnism
:
کلوزونیسم، سبکی در هنر که تأکید بر استفاده از بخشهای مجزا و رنگهای واضح دارد.