معنی فارسی cloisonless
B2بدون کلوزون، طراحی که در آن دیوارهای جداکننده وجود نداشته باشد.
Referring to a design that lacks dividing partitions or enclosed spaces.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی فضای باز به عنوان بدون کلوزون توصیف شد که حس آزادی را ترویج میکرد.
مثال:
The open-space design was described as cloisonless, promoting a sense of freedom.
معنی(example):
در طرح بدون کلوزون، دیوارها به حداقل رسیده بودند تا جو را افزایش دهند.
مثال:
In the cloisonless layout, walls were minimized to enhance the atmosphere.
معنی فارسی کلمه cloisonless
:
بدون کلوزون، طراحی که در آن دیوارهای جداکننده وجود نداشته باشد.