معنی فارسی cloison
B2کلوزون، تکنیک هنری که در آن بخشهایی با نوارهای فلزی جدا میشود و درون آنها با مواد رنگی پر میشود.
A decorative technique using metal strips to divide spaces filled with enamel.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند باستانی از کلوزون برای ایجاد طرحهای مینایی رنگارنگ استفاده کرد.
مثال:
The ancient artist used cloison to create colorful enamel designs.
معنی(example):
کلوزون یک تکنیک است که شامل تقسیم بخشها با نوارهای فلزی میشود.
مثال:
Cloison is a technique that involves dividing sections with metal strips.
معنی فارسی کلمه cloison
:
کلوزون، تکنیک هنری که در آن بخشهایی با نوارهای فلزی جدا میشود و درون آنها با مواد رنگی پر میشود.