معنی فارسی clonism
B1کلونیزم، فرآیند یا مفهوم مرتبط با تغییرات کلونی در موجودات زنده.
A concept or process related to the characteristics of clones or cloning.
- NOUN
example
معنی(example):
کلونیزم معمولاً در زمینههای پزشکی بحث میشود.
مثال:
Clonism is often discussed in medical contexts.
معنی(example):
مطالعه کلونیزم میتواند بینشهایی در مورد برخی بیماریها ارائه دهد.
مثال:
The study of clonism can provide insights into certain diseases.
معنی فارسی کلمه clonism
:
کلونیزم، فرآیند یا مفهوم مرتبط با تغییرات کلونی در موجودات زنده.