معنی فارسی close-in

B1

نزدیک به یک شیء یا فرد، به ویژه در تصویر یا فیلم.

Referring to tight or zoomed-in shots that focus closely on a subject.

example
معنی(example):

نماهای نزدیک فیلم احساسات بازیگر را به تصویر کشید.

مثال:

The close-in shots of the movie highlighted the actor's emotions.

معنی(example):

آنها از یک روش نزدیک برای جلسه عکسبرداری استفاده کردند.

مثال:

They used a close-in approach for the photography session.

معنی فارسی کلمه close-in

: معنی close-in به فارسی

نزدیک به یک شیء یا فرد، به ویژه در تصویر یا فیلم.