معنی فارسی closepacked
B2چیدمان متراکم یا نزدیک به یکدیگر که به طور مؤثر فضای موجود را اشغال میکند.
A configuration where particles are arranged to occupy all available space as efficiently as possible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آرایش نزدیک بسته توپها هر فضایی را پر میکند.
مثال:
The closepacked arrangement of the balls fills every space.
معنی(example):
در شیمی، اتمها میتوانند بهطور نزدیک بسته شوند تا ثبات را به حداکثر برسانند.
مثال:
In chemistry, atoms can be closepacked to maximize stability.
معنی فارسی کلمه closepacked
:
چیدمان متراکم یا نزدیک به یکدیگر که به طور مؤثر فضای موجود را اشغال میکند.