معنی فارسی closish
B1نزدیک بودن به یک چیز، به معنای مشابه بودن اما نه عیناً.
To be somewhat similar or near to something but not exactly.
- OTHER
example
معنی(example):
طراحی تا حدی به آنچه تصور کرده بودم نزدیک بود.
مثال:
The design was closish to what I had imagined.
معنی(example):
توضیح او تا حدی به حقیقت نزدیک بود، اما کاملاً دقیق نبود.
مثال:
Her explanation was closish to the truth, but not quite accurate.
معنی فارسی کلمه closish
:
نزدیک بودن به یک چیز، به معنای مشابه بودن اما نه عیناً.